
موشکافی یک تناقض بزرگ؛ ایران، دوم در عشق به طبیعت؛ آخر در حفاظت از آن!
گزارش اخیر گاردین، رتبه متفاوتی در زمینه طبیعت به ایران را بازگو کرد، در این گزارش که یافتههای آن در مجله «آمبیو» منتشر شده است، ارتباط مردم ملیتهای مختلف با طبیعت بررسی شده است. براساس نتایج این پژوهش نپال در جایگاه اول و ایران در جایگاه دوم جهان قرار دارد.ایران با وجود قرار گرفتن در رتبه دوم این لیست، در زمینه شاخصهای حفاظت از محیط زیست رتبه پایینی را تجربه میکند و کشور با بحرانهای عمیق محیط زیستی روبرو است. «شاخص عملکرد محیطزیستی ایران» در سال ۲۰۲۴ در رتبه ۱۱۲ جهانی قرار گرفته است. اما چرا؟
اکو ایران، منصوره محمدی: گزارش اخیر گاردین، رتبه متفاوتی در زمینه طبیعت به ایران را بازگو کرد، در این گزارش که یافتههای آن در مجله «آمبیو» منتشر شده است، ارتباط مردم ملیتهای مختلف با طبیعت بررسی شده است. براساس نتایج این پژوهش نپال در جایگاه اول و ایران در جایگاه دوم جهان قرار دارد. پس از ایران نیز کشورهای آفریقای جنوبی، بنگلادش، نیجریه، شیلی، کرواسی، غنا، بلغارستان و تونس در جایگاههای بعدی قرار دارند. در انتهای این جدول مردم اسپانیا کمترین ارتباط را با طبیعت دارند و پس از آن کشورهای ژاپن، اسرائیل، آلمان، کانادا،هلند، انگلیس، عربستان سعودی، ایرلند و روسیه قرار دارند.
این پژوهش براساس دادههای به دست آمده از ۵۷ هزار نفر در ۶۱ کشور دنیا انجام شده است. با توجه به گستردگی معیارها و تنوع نگرشها در کشورهای مختلف، شاخصهای کلان در۶۱ کشور بررسی شده است و مواردی همچون زمینههای اجتماعی -اکولوژیکی و ارزشهای اجتماعی-سیاسی مورد ارزیابی قرار گرفت.
حافظه سبز ایران
این موضوع که چرا کشورهای اروپایی با وجود طبیعت سبز و منحصر به فرد ارتباط عمیقی با طبیعت ندارند، جای سوال است، اما محققان این پژوهش، چندان از این موضوع شگفتزده نشدند، چرا که معتقدند ارتباط با طبیعت یک مساله احساسی، تفکری و ارزشی در جهان زیست ما است که بیش از حضور در طبیعت، موثر هستند.
ایران در مقایسه با ۹ کشور دیگری که در صدر این لیست قرار دارند، خشکترین اقلیم را دارد. با این حال ارتباط با طبیعت در باور مردم ایران جایگاه ویژهای دارد و آیینهای طبیعت محور کهن همچون نوروز، سیزده به در، یلدا و…حاکی از ارتباط عمیق مردم این کشور با طبیعت است.
طبیعت دوستی و محیط زیست بیمار
ایران با وجود قرار گرفتن در رتبه دوم این لیست، در زمینه شاخصهای حفاظت از محیط زیست رتبه پایینی را تجربه میکند و کشور با بحرانهای عمیق محیط زیستی روبرو است. «شاخص عملکرد محیطزیستی ایران» در سال ۲۰۲۴ در رتبه ۱۱۲ جهانی قرار گرفته است. ایران در بخش خط مشی اقلیمی به دلایلی نظیر نرخ رشد بالای انتشار گازهای گلخانهای رتبه نامناسب ۱۳۲ را کسب کرده است. در بخش سلامت، رتبه ایران در مبحث فلزات سنگین در جایگاه بسیار نامناسب ۱۵۶ است و در شاخص رقابتپذیری پایدار جهانی ذیل زیر شاخص سرمایه طبیعی، رتبه نامطلوب ۱۴۶ را کسب کرده است. این گزارش توضیح میدهد که مقایسه سرانه ردپای بوم شناختی و ظرفیت زیستی در بخشهای مختلف نشانمیدهد که ایران در بخشهای زمین زراعی و چراگاه فراتر از ظرفیت زیستی خود ردپا داشته است. در این گزارش آمده است که در شاخص عملکرد تغییر اقلیم، ایران در معیارهای انتشار گازهای گلخانهای، انرژیهای تجدیدپذیر، و مصرف انرژی رتبه بسیار پایین و در سیاستهای اقلیمی رتبه پایین را کسب کرده و درمجموع رتبه کلی ایران بسیار پایین ارزیابی شده است.
برای دوستدار طبیعت بودن چه چیزی مهم است؟
اکنون پرسش اینجاست که چرا ایرانیان دوستدار طبیعت که حتی مناسبتها و جشنهای متعددی با مضمون طبیعت هم دارند در عمل برای حفاظت از شاخصهای محیط زیستی تلاشی نمیکنند. معصومه اشتیاقی، جامعه شناس آب و محیط زیست، در گفتوگو با اکو ایران درباره علل شکاف عمیق میان رتبه خوب مردم ایران در ارتباط با طبیعت و رتبه بسیار ضعیف کشور در شاخصهای حفاظت از محیط زیست توضیح میدهد. او معتقد است سطح ارزش و نگرش به محیط زیست در دوستدار طبیعت بودن مهم است. برای رفتار حفاظت محیط زیست ما باید عوامل فردی که ارزشها، باورها و آگاهی را شامل میشود، در کنار عوامل کلان زیرساختی مانند امکانات حفاظت و مشارکت ببینیم. به عقیده او در این بین عوامل اجتماعی و فرهنگی نیز نقش مهمی دارند: «این که وضعیت سرمایه اجتماعی جامعه در سطوح و لایههای مختلف به چه صورت است یا چقدر فرهنگ کنشگری و اعتقاد به مسولیت اجتماعی و تاثیر کنش فردی در بین افراد جامعه نهادینه شده است.» او معتقد است که باید در کل در دو سطح فردی و ساختاری باید به موضوع نگاه کنیم.
اشتیاقی برای توضیح مثالی از اولین پژوهش ملی ارزشها، نگرشها و رفتار ایرانیان درباره مصرف آب میزند که با توجه به بررسی نگرشها، دانش و ارزشهای هنجاری شده جامعه و عوامل کلان ساختاری (اعم از ساختار اجتماعی و قانونی و ..) رفتار مصرف آب ایرانیان بررسی شده است.
شهروندانی که قانع نشدند
او نقصها و موانع ساختاری را در این زمینه موثر میداند و معتقد است باید اثربخشی کنش توسط افراد جامعه ادراک شود: «شهروندان باید درک کنند که برای نمونه صرفه جویی انرژی در منزل چطور بر چرخه مدیریت انرژی اثر میگذارد. یا در مساله آب شهروندان به این باور و اقناع و ادارک نرسیدند که اگر شیر آب را ببندند، این عمل آنها در حل مساله آب تاثیر دارد».
این جامعه شناس آب و محیط زیست معتقد است بخشی از این فرایند به بیاعتمادی جامعه بازمیگردد که باعث شده است شهروند میل به کنشگری نداشته باشد: «شهروندان خود را قربانی سیاستهای کلان میدانند و تمایلی به کنشگری ندارند. آنها وقتی میبینند مدیر مسئول، مسئولانه اقدام نمیکند، آنها هم تمایلی به اقدام مسولانه و مشارکتی ندارند.»
او میگوید شهروند ایرانی اعتماد ندارد که برای مثال یک ماه در مصرف آب صرفه جویی کند ماه بعد نتیجه صرفه جویی را ببیند چرا که داده های شفافی از عملکرد مدیریتی به جامعه ارائه نمی شود و مکانسیم شفافیت داده و پاسخگویی در مدیریت منابع معیوب است: «مساله انرژی را پارسال هم داشتیم، امسال هم داریم. شهروند وقتی میبیند سناریو هر سال تکرار میشود با خود میگوید پس دولت چکار میکند؟ تنها از ما میخواهد که صرفه جویی کنیم؟ و از این کار منصرف میشود. این رها شدن میل به مشارکت و کنشگری را کاهش میدهد.»
میل منفی به هزینههای مشارکت
به گفته او، جامعه اعتماد و میلی به هزینه دادن برای مشارکت با دولت ندارد. سیاستها و برنامه های دولت در بخش آب، انرژی و پسماند منجر به حل مسائل نشده است و هر روز کیفیت زندگی جامعه پایینتر میآید و احساس رضایت از دولت کمتر میشود. مثلا در مساله آلودگی هوا به سیاستهای بنزینی یا خودرو در کشور اعتمادی ندارند: «در مساله آلودگی هوا، شهروند کلانشهرها، با خودرو با کیفیت پایین و سوخت نامناسب مواجه است و از سوی دیگر مازوت سوزی صنایع را میبیند که باعث انتشار آلودگیهایی می شود که سلامتشان را به خطر می اندازد. او کمترین اعتماد و اعتقادی را به همکاری در این وضعیت از خود نشان خواهد داد».
دولت زحمت مردم را کم نمیکند
به گفته این جامعه شناس آب و محیط زیست، زحمتی که یک اقدام محیط زیستی مانند زحمت تفکیک زباله از مبدا برای شهروندان به همراه دارد، هم بر عمل محیط زیستی موثر است. اشتیاقی به اقدامی که دولت آلمان برای افزایش مشارکت شهروندی در صرفه جویی مصرف آب انجام داد اشاره میکند و میگوید: «دولت آلمان به شهروندان امتیازی میدهد که در منزل از لوازم کاهنده مصرف آب استفاده کنند که این امر مشارکت شهروندان در کاهش مصرف آب را تسهیل میکند. اما در ایران در مساله تجهیز ساختمان به کاهنده مصرف آب یا تعیین محلی برای سطلهای تفکیک پسماند در آپارتمانها و مجتمعها یا به کارگیری پنلهای خورشیدی در پشت بام ساختمانها ما کارنامه موفق مدیریتی نداریم.»
به عقیده او در مجموع انگیزهها، ارزشها، دانش، ادارک اثربخشی، درک منافع جمعی از کنش جمعی در کنار عوامل ساختاری مانند قوانین و سیاستهای کلان تبیین کننده شکاف بین احساس دوست داشتن طبیعت از سوی ایرانیان و مهمتر از آن کنش پایدار مردم در حفاظت از منابع طبیعی است. این که چرا انسان ایرانی که طبیعت را دوست دارد و احساس تعامل با آن دارد، در عمل کنشگری حفاظتی و مشارکتی برای احیاء و حفاظت پایدار منابع طبیعی ندارد را باید فراتر از تحلیل فردی در سطح کلان نهادی و ساختاری مورد کنکاش و تامل قرار داد.




