
میراث لرزان نصف جهان
اصفهان با بحران فرونشست زمین مواجه است که تهدیدی جدی برای میراث تاریخی، منابع آب و زندگی شهری این شهر محسوب میشود.
نادر نینوایی– اصفهان، شهری که همواره با لقب «نصف جهان» شناخته شده و شناسنامهای زنده از تاریخ، فرهنگ و هنر ایران را در دل خود دارد با یکی از جدیترین بحرانهای زیستمحیطی یعنی فرونشست زمین مواجه است. این پدیده که کارشناسان آن را «زلزله خاموش» مینامند آهسته و بیصدا ستونهای خاک اصفهان را میبلعد و تهدیدی مستقیم برای زندگی شهری، منابع آب، معیشت مردم و میراث تاریخی است. مدیرکل محیطزیست استان اصفهان با صراحت هشدار داده که ادامه خشکسالی و قطع جریان دائمی زایندهرود، فرونشست زمین و مرگ تالاب گاوخونی اصفهان را به نقطهای بیبازگشت رسانده و حتی آب شرب را نیز در آستانه تهدید قرار داده است.
قطع جریان دائمی زایندهرود پیامدهای گستردهای برای استان بهویژه برای آثار تاریخی ایجاد کرده است. مطالعات سازمان زمینشناسی و پایشهای ماهوارهای نشان میدهد که اصفهان یکی از کانونهای اصلی فرونشست در ایران بوده و نرخهای میانگین فرونشست در برخی مناطق بین ۱۵تا۱۸سانتیمتر در سال ثبت شده است؛ عددی چند برابر حد بحرانی جهانی.
این وضعیت به معنی بهمخاطرهافتادن بناهای تاریخی اصفهان بهویژه «مسجد سید» بوده که در این سالها ترکهای عمیقی بر بنای آن افتاده است.
میراث تاریخی در خطر
اصفهان با بیش از ۲۲هزار اثر تاریخی شامل حدود ۲هزار اثر ملی و ۱۵اثر ثبت جهانی و بیش از ۶۰۰خانه تاریخی یکی از قطبهای مهم گردشگری ایران است. میدان نقشجهان، سیوسهپل، پلخواجو، مسجد شیخ لطفالله و صدها کاروانسرا و بناهای صفوی و قاجاری شناسنامه زنده شهر و نمادهای معماری ایرانی هستند. این آثار تاریخی نهتنها جلوههای فرهنگی و هنری بلکه نشانههای هویت تاریخی و اجتماعی اصفهان محسوب میشوند.
فرونشست زمین ساختار این میراث را بهشدت تهدید میکند. پلهای تاریخی مانند سیوسهپل و پلخواجو که روزگاری بر بستر پرآب زایندهرود ایستاده بودند و رطوبت خاک زیرپی آنها استواریشان را تضمین میکرد امروز با خشک شدن بستر رودخانه مواجه شده و ترکها آرامآرام در اندام آنها رخنه میکنند.
میدان نقشجهان نیز در معرض نشست نامتقارن قرار داشته یعنی بخشهایی از میدان و بناها بیش از دیگر نقاط فرو میروند و جرزهای مسجد امام و دیوارهای عالیقاپو دچار ترکهای برشی و کششی میشوند. خانهها و بافت تاریخی جلفا و مناطق صفوی و قاجاری نیز در اثر نشستهای موضعی کفسازیها و بیثبات شدن دیوارها آسیبهایی دیدند.
پیش از این رسول میرباقری، رییس کمیسیون عمران، معماری، شهرسازی و بافت تاریخی شورای شهر اصفهان تاکید کرده که فرونشست زمین آثار تاریخی این دیار را با تهدید جدی مواجه کرده و باید برای آن چارهاندیشی شود. باید توجه داشت که اگر مشکلی برای عمارت عالیقاپو و یا نظایر آن رخ دهد دیگر نمیتوان در سطح جهانی از این میراث دفاع کرد زیرا این بناها میراث گرانبهای جهانی هستند.
تهدید تمدنی بهسبب بروز خشکسالی و فرونشست
حجتاله مرادخانی، پژوهشگر و مدرس دانشگاه در گفتوگو با «به گزارش گیل اقتصاد» درخصوص فرونشست اصفهان و مخاطرات آن برای آثار تاریخی و تمدنی این استان گفت: «مساله کمآبی یا در واقع بیآبی و بحران آب در اصفهان و نواحی مرکزی ایران دیگر صرفا یک بحران نبوده بلکه با توجه به شرایط موجود و مداخلات ناصحیحی که طی سالها انجام شده بهطور واقعی تبدیل به یک تهدید تمدنی شده است. در اصفهان این بحران به دلیل اهمیت تاریخی و پیشینه کهن شهر برجستهتر و بغرنجتر شده اما آنچه مسلم بوده مختصات بحران پیشآمده کاملا یک تهدید تمدنی است. این تهدید تمدنی ناشی از مداخلات نامناسب انسانی است که طی پنجتاششدهه گذشته بدون منطق، دانش و برنامهریزی مبتنی بر پایداری سرزمینی و توسعه صورت گرفته است و اکنون آثار آن را مشاهده میکنیم.»
وی ادامه داد: «شرایط اصفهان فراتر از یک چالش اقلیمی محض و درواقع حاصل حداقل ۵۰سال سوءمدیریت است. برداشتهای بیرویه از زایندهرود و آبخوانهای استان، گسترش نامتوازن صنایع آببر مانند فولاد، ذوبآهن و پتروشیمی و کشاورزی پرآب مسائل کلانی بودند که در این چند دهه اخیر بهدلیل توسعه افسارگسیخته و بیتوجهی به هشدارهای متخصصان و دغدغهمندان وضعیت فعلی را رقم زدند. اکنون استمرار تمدن و حیات در اصفهان با مخاطرات جدی روبهرو است. توسعه نامتوازن، فقدان نگاه کلان و آمایش سرزمینی موجب شده که با فرونشست بسیار ترسناکی در زمین مواجه شویم. بسیاری از ابنیه و آثار تاریخی اصفهان که چشمهای گردشگری و فرهنگ و هنر ایران هستند(مانند میدان نقش جهان، مسجد جامع اصفهان، کاخها و باغهای باشکوه، مساجد، مدارس و بسیاری از میراث فرهنگی ملموس که ثبتملی شده یا تحت حفاظت کنوانسیون ۱۹۷۲ یونسکو هستند) اکنون در معرض خطر جدی قرار گرفتند.»
گره کور بحران فرونشست گریبانگیر میراث
مرادخانی با بیان اینکه همهساله با بحرانی مواجه بودیم که این داشتههای عظیم سرزمینی را تهدید کرده، اظهار داشت: «متاسفانه با جلسات متعدد و آرزوی رفع مشکلات وضعیت بحرانی فعلی به آینده موکول شده و این گره کورتر و پیچیدهتر شده است. حتی اگر ستاد بحران برنامههایی را برای رفع مشکلات در آینده تصویب کند احتمالا آینده چندانروشنی پیش روی ما نخواهد بود.»
وی افزود: «بحران آب در سراسر ایران بهویژه نواحی مرکزی و اصفهان ناشی از گسست پارادایمی ما با جهان اساطیری و فرهنگی کهن است. در فرهنگ و اساطیر ایران آب یکی از مقدسترین، حیاتیترین و هویتسازترین عناصر بوده است. شکلگیری و استمرار تمدن در امتداد رودخانهها بوده و اهمیت آب در متون کهن مانند اوستا بسیار تاکید شده است. اکنون این عنصر حیاتی به دلیل بیتوجهی و توهم دانایی انسان به شرایط بحرانی رسیده است. زایندهرود برای اصفهان فقط منبع آب نبوده بلکه زیرساخت تمدنی، بستر شهرسازی، رگ حیاتی فضای سبز و عامل کنترل ریزگردها بوده است. این رودخانه سازوکار زیستی با میکرواقلیمهای اطرافش برای تعادل دمایی فراهم میکرد و مردم گذشته اصفهان برای آن احترام و تقدس قائل بودند.»
او ادامه داد: «امروز منابع آب اصفهان صرف صنایع پتروشیمی، فولاد و ذوبآهن شده است. هزینهای که بر این سرزمین تحمیل شده بسیار سنگین و دردناک است. فراموشکردن ریشههای فرهنگی و تمدنی نسبتبه آب یکی از عوامل اصلی وضعیت فعلی است.»
راهکار عبور از بحران
مرادخانی درباره راهکارهای عبور از بحران فرونشست گفت: «برای حل این بحران اصفهان به حکمرانی آب بسیار جدی و اضطراری نیاز دارد. این مساله باید در صدر اولویتهای استان قرار گیرد و مدیران سیاسی نیز باید پشت آن باشند. حکمرانی آب به معنای سیاستها، قوانین و فرایندهای قاطع و لازمالاجراست که بهصورت مشارکتی با جامعه محلی و ذینفعان نواحی مختلف مشخص کند آب چگونه، توسط چه کسانی، با چه اولویتها و طی چه سازوکار و فرایندی مدیریت، تخصیص، حفاظت و مصرف شود. این مساله دیگر صرفا هماندیشی و گفتوگو نبوده بلکه باید اجرایی و قاطع باشد و هیچ انعطافی در آن پذیرفته نشود.»
وی افزود: «متاسفانه با اینکه ایران در کنوانسیونهای جهانی مربوط به آب، مقابله با بیابانزایی، تغییرات اقلیمی و توافقنامه پاریس عضویت دارد اما پایبند به اجرای آنها نیست. دیگر نقاط جهان با این مشکلات مواجه شدند و تجربیات موفق در دسترس است. اگر از توهم دانایی دست برداشته و راهکارهای موفق دیگر کشورها را به کار بگیریم شاید بتوانیم حداقل بخشی از بحران را مدیریت کرده و از این مهلکه جان سالم بهدر ببریم.»
مرادخانی تصریح کرد: «در غیر این صورت گنجینه عظیم میراث تاریخی و فرهنگی اصفهان چه ملموس و چه ناملموس در معرض آسیب قرار گرفته است. آسیب به اصفهان آسیب به ایران و حتی آسیب به کل جهان بوده زیرا این شهر و استان سرشار از حیات، زندگی و نشانههای درخشان تمدن است.»
وی در پایان گفت: «امیدوارم وضعیت اصفهان بهبود پیدا کند و با اتخاذ مدیریت صحیح منابع آب، حکمرانی مقتدرانه و اصلاح الگوی مصرف بتوانیم این تمدن کهن و میراث تاریخی ارزشمند را حفظ کنیم.»
میراث اصفهان چشمانتظار اقدام سریع مسوولان
اصفهان بهعنوان یکی از بزرگترین مراکز تمدنی ایران امروز با بحرانی چندلایه و پیچیده روبهرو است. فرونشست زمین به ویژه در مناطق مرکزی و قدیمی شهر تهدیدی جدی برای ثبات سازههای تاریخی است. وقتی خاک زیر بناهای تاریخی نشست میکند ترکها و آسیبهای ساختاری ایجاد شده و مرمتهای سطحی نمیتوانند آسیبهای بنیادی را جبران کنند. این وضعیت در طولانیمدت میتواند به ازبینرفتن بسیاری از آثار منحصربهفرد و حتی به فراموشی هویت تاریخی اصفهان منجر شود.
بحران فرونشست اصفهان را نمیتوان تنها به یک مشکل محلی یا طبیعی محدود کرد بلکه این پدیده نشاندهنده شکافهای مدیریتی و عدم تطابق توسعه شهری با ظرفیتهای محیطی است. شهرهای تاریخی مانند اصفهان بهویژه با بافت متراکم و زیرساختهای قدیمی دربرابر هرگونه تغییر درسطح زمین بسیار حساس هستند. بنابراین هرگونه کمتوجهی به وضعیت خاک و منابع آب مستقیما به آسیب میراث فرهنگی منجر شده و حفاظت از این میراث را به یک اولویت حیاتی تبدیل میکند. ازدستدادن این آثار نهتنها ضربهای به گردشگری و اقتصاد محلی وارد میکند بلکه بهمعنای فروریختن بخشی از حافظه تاریخی و فرهنگی ایران است.
مقابله با این بحران نیازمند رویکردی جامع و چندوجهی است. بازطراحی مدیریت شهری و احیای بافت تاریخی با استفاده از فناوریهای نوین مهندسی برای تثبیت خاک و جلوگیری از نشستهای موضعی از اهمیت حیاتی برخوردار است.
برای نجات اصفهان از بحران فرونشست باید اقدام اساسی صورت گیرد. درواقع فدا کردن میراث و تاریخ سرزمین برای تداوم فعالیت کشاورزی آن هم با مصرف غیربهینه آب نهتنها اقدامی هوشمندانه نبوده بلکه میتواند زیانهای بسیار برای میراث تمدنی کشور در بر داشته باشد. در این شرایط انتظار میرود دولت با انجام اقدامات اصولی و علمی مانع تشدید مشکل و آسیبدیدن میراث فرهنگی و تاریخی نصف جهان شود.




